آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

سخنرانی دکتر حسین پاینده و دیگر صاحبنظران درباره رمان پسامدرن

جان بارت در مقاله ای در اواخر دهه 50 رمان پسامدرن را به بن بست رسیده می داند . بارت در آن مقاله نوشت که هر چه در این باره گفتنی بوده ، گفته شده است و هرچه تجربه گرایی که در رمان ممکن بوده انجام شود ، انجام شده است. دکتر پاینده به تشریح چگونگی شکل گیر رمان پسا مدرن پرداخت و با اشاره به مطلب بالا گفت : جان بارت نتیجه می گیرد که رمان مدرن تهی شده است. بنا بری این هدف نویسنده گان که شوکه کردن خواننده است حاصل نمی شود ، درحالی که عده ای هم انگار هنوز خواب بودند و به سبک وسیاق قرن نوزدهم می نوشتند ، در چنین شرایطی باید نویسندگان جدیدی پیدا می شدند تا راه میانه ای را پی بگیرند.  

  وی افزود : جان بارت 10 سال بعد در مقاله ای با عنوان ادبیات غنی سازی ، گفته است ادبیات یک سویه ی « بدعت گذارانه » پیدا کرده است و رمان پسامدرن نه اتمام مدرنیسم بلکه کوششی در راه غنای آن بوده است.


پاینده گفت : رمان پسامدرن معضل تهی شدگی ادبیات را با استفاده از چهار صناعت و شگرد ادبی غنا می بخشد . این تمهیدات عبارتند از : بازی ، هجو، بازتابندگی و قداست زدایی از هنر. رمان پسامدرن در نهایت یک بازی است . زیرا از آن جا که معنایی در هستی نیست و دنیای ما نابخردانه است ، باید زندگی را بازی تلقی کنیم و از پی آن رمان هم یک بازی می شود . رمان معنا ندارد مگر آنکه خواننده فعالانه در آن شرکت کند و خود معنایی را بسازد.

پاینده با اشاره به ساحت هجو در رمان پسامدرن ، درباره بازتابندگی و قداست زدایی از هنر گفت: پسامدرنیست ها معتقدند بازنمایی از طریق زبان غیرممکن است. یک دال به مدلول خاصی ارجاع نمی کند پس زبان در بازنمایی ناکارآمد است. همین طور در رمان پسامدرن با قداست زدایی از هنر مواجه می شویم . اگر در دوره مدرنیسم ادبیات در برج عاج بود ، در دوره پسامدرن به واقعیت های زمینی توجه می کند. در اندیشه پسامدرن مرز میان رمان عامه پسند و نخبه گرا از میان برداشته می شود و رمان به بن بست رسیده مدرنیسم دوباره احیا و غنی سازی می شود.

وی در ادامه با اشاره به این که پسامدرن شکلی بدلی از مدرنیسم نیست ، به تفاوت های میان رمان مدرن و پسامدرن پرداخت و گفت : در رمان مدرن شخصیت اصلی ضد قهرمان است و یک نفس انشقاق یافته دارد که هیچ کس را قبول ندارد، اما در رمان پسامدرن همه عواملی را که یکپارچگی نفس را از بین می برد نفی می کند و در نهایت به فقدان هویت می رسد.

تفاوت دیگری که از نظر پاینده میان رمان مدرن و پسا مدرن وجود دارد ، بسته ی ذهنی و روانی زمان در رمان مدرن است . زمان در رمان مدرن با تداعی خاطرات پیش می رفت ، اما در دوره ی پسامدرن این ویژگی به افراط کشیده شد . در این نوع از رمان زمان نه تنها در ذهن شخص غیر خطی است ، بلکه در توصیف جهان پیرامون هم توالی منطقی زمان را نمی بینیم . پاینده در پایان این سخنرانی گفت : بر خلاف عده ای از منتقدان که عمر رمان مدرن را در دهه ی 60 تمام شده می دانستند ، مدرنیسم تمام نشده است و شکل های جدیدی از رمان نویسی در اندیشه پسا مدرن پدید آمده و همین موضوع باعث شده است تا رمان مدرن اصلاح شود و در ساحت های تازه ای گسترش یابد.

در ادامه ی این نشست ، داستان « بابا انار دارد» نوشته ی « آرزو خمسه کجوری» از مجموعه داستان «پلک فراموشی» با حضور نویسنده نقد و بررسی شد .

مسعود نور محمدیان ـ منتقد ـ این داستان را سرشار از عاطفه و مهر آمیز توصیف کرد و گفت : جا به جایی قلب پدری که عاشق بوده در سینه ی دختری که پسر آن پدر عاشق اوست، به گونه ای حیات ابدی عشق است.

نور محمدیان افزود : نویسنده بدون توسل به گره افکنی ، جان داستان را توصیف و تشریح کرده است . او سعی می کند هنگامی که با دنیا و زندگی رو به رو می شود ، سرمشقی برای زیبایی خلق کند و چون آن را نمی بیند ، به دریافت ها و درک شخصی خود پناه می برد. بنابراین شخصیتی را خلق می کند که با دنیای واقعی سازگار نیست.

«محمدرضا گودرزی» نیز درنقد این داستان به رمانتیک بودن آن اشاره کرد و گفت : نگاه عقلانی در داستان قوی نیست و بیشتر نگاهی حسی و ارزشی در آن می بینیم . داستان به نوعی واقعگرای کلاسیک است که این در منطقی ناهمگون با شکل روایت متن ، به کل داستان لطمه می زند.

گودرزی با انتقاد به انتخاب راوی مرد گفت : شخصیت مردانه ای در این راوی نمی بینیم ، چون نویسنده خود یک زن است. از همین روی شخصیت راوی بیشتر زنانه از کار در آمده است . مشکل دیگر آن است که بر خلاف آن که در ظاهر با یک راوی اول شخص سر و کار داریم ، اما در برخی قسمت های داستان، این راوی اول شخص همچون راوی دانای کل عمل می کند و درباره ی ذهن و نگاه دیگران قضاوت می کند. نکته ی دیگر آن که نقش تصادف در این داستان بسیار چشمگیر است و همین موضوع فضای کار را تا حد بسیار زیادی باورناپذیر می سازد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد