آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

آموزش رمان نویسی - بخش دوم- شیوه ی شما به عنوان یک رمان نویس


در بخش پیشین این مطلب درباره ی زمان و مکان نوشتن و همچنین اهمیت هدفگذاری و برنامه ریزی در رمان نویسی صحبت کردیم. در بخش دوم این مطلب به شیوه های کاری متفاوت رمان نویسان می پردازیم.

رمان نویسان در مواجه با کار نوشتن رمان دو شیوه ی کلی می توانند در پیش بگیرند. این مسئله هم بستگی به خلق و خوی شخصی آنها دارد و هم مربوط می شود به نوع رمانی که می نویسند. 

ادامه مطلب ...

آموزش رمان نویسی - بخش اول-چگونه نوشتن رمان را شروع کنیم؟


پیشرفت در هنر رمان نویسی ، مانند سایر هنرها نیازمند استعداد، شور و شوق، پشتکار و تلاش فراروان است. بدون استعداد نمی توان پا در این وادی گذاشت، اما به صرف داشتن استعداد هم نمی توان انتظار موفقیت داشت. نوشتن رمان کاری زمان بر است و شروع و به پایان رساندن آن زمانی طولانی خواهد برد. بنابراین شما باید پشتکاری مثال زدنی داشته باشید تا بتوانید در طی چند هفته، چند ماه و شاید چند سال (بسته به حجم رمان) کار نوشتن رمان را با تمرکز پیش ببرید. و دیگر اینکه آنقدر دغدغه مند و مشتاق باشید که در سختی های مسیر دست از کار نکشید و بتوانید توان کافی برای ادامه ی کار را به کار بگیرید.
 
ادامه مطلب ...

معرفی ژانر عاشقانه

رمان عاشقانه-رمان نویسی- داستان نویسی

ژانر عاشقانه یکی از قدیمی ترین ژانرها و البته پرمخاطب ترین ژانر رمان نویسی است. نویسندگان در این نوع رمان ها تمرکز اصلی داستان خود را بر رابطه ی عاشقانه ی دو نفر قرار می دهند و عموما پایانی احساسی، رضایت بخش و خوشبینانه رقم می زنند. رمان عاشقانه زیر شاخه های بسیاری دارد، همچون رمان هاش عاشقانه ی فانتزی، عاشقانه ی تاریخی، عاشقانه ی علمی-تخیلی و عاشقانه ی فراطبیعی. این زیرژانرها حاصل تلفیق رمان عاشقانه با سایر ژانرهای اصلی رمان نویسی است که در آنها وجه عاشقانه ی داستان بر وجه دیگرش برتری دارد و پررنگ تر جلوه می کند.

شاید ریشه های این ژانر پرطرفدار به یونان باستان برگردد. از پیشگامان دیگر این ژانر می شود در قرن هجدهم ونوزدهم به رمان احساسی ساموئل ریچاردسون به نام «پاملا» یا «مجذوب فضیلت» اشاره کرد.

یکی از هنرهای نویسنده این هست که بداند چه زمانی دست از نوشتن بکشد- گفتگو با مایا آنجلو

بخش هایی خواندنی از مصاحبه با خانم مایا آنجلو، نویسنده امریکایی


چطور روز کاری‌ات را شروع می‌کنی؟

در هر شهری که تا به حال زندگی کرده‌ام، در هتلی اتاق گرفتم. اتاق هتل را برای چند ماهی اجاره می‌کنم، ساعت شش صبح خانه‌ام را ترک می‌کنم و سعی می‌کنم در ساعت شش و سی دقیقه در محل کارم باشم. برای نوشتن، روی تخت دراز می‌کشم. اصلا اجازه نمی‌دهم خدمه هتل ملحفه‌های تخت را عوض کنند چون من اصلا آنجا نمی‌خوابم. تا ساعت ١٢:٣٠ یا ١:٣٠ عصر می‌مانم بعد به خانه می‌روم و سعی می‌کنم نفس بکشم؛ حدود ساعت پنج به کارم نگاه می‌کنم؛ میز شامی می‌چینم، میزی مناسب، آرام و شامی دوست‌داشتنی می‌خورم و بعد صبح روز بعد می‌روم سر کار. گاهی وقتی به اتاقم در هتل می‌روم یادداشتی روی زمین می‌بینم که روی آن نوشته شده «خانم آنجلوی عزیز، اجازه بدهید ملحفه‌ها را عوض کنیم. فکر می‌کنیم بو گرفته‌اند.» اما فقط به آنها اجازه می‌دهم بیایند و سطل کاغذ باطله‌ها را خالی کنند. 

ادامه مطلب ...

این روزها همه نویسنده‌اند شما چطور؟

یک زمانی در بین جماعت اندکی روشنفکرتر از عامه مردم صحبت از این بود که در این مرزوبوم همه یا شاعرند یا در آستانه انتشار کتاب شعر و به اصطلاح شاعرشدن. این گفته که از فرط تکرار داشت تبدیل به یک ضرب‌المثل پرکاربرد می‌شد، این روزها در جهتی دیگر هم شروع به رشد کرده است؛ چنان‌که می‌توان گفت این روزها هر که اندک سواد خواندن و نوشتن دارد و در دوره دبیرستان دوستانش از انشاهایش تعریف کرده‌اند یا کتاب داستانی منتشر کرده یا در شرف این کار است. 

ادامه مطلب ...

روح ادبی و زیبایی احساسی در رمان نویسی و رمان


سوال میثم سلام. من قبل از اینکه داستانم رو تایپ کنم اسکلت بندی رمانم رو تموم کردم (تقریبا) یعنی سه پرده اصلی و اکثر صحنه ها و کاراکتر پردازی و پلات رو مشخص کردم و حتی دیباچه ای هم براش نوشتم منتها فکر می کنم داستانم گوشت و جان و اون روح ادبی و زیبایی احساسی رو نداره و فقط پایه و اساسش خوبه و هرچقدر فکر می کنم نمی تونم بفهم چکار کنم تا خواننده خسته نشه از خوندنش و جذابیتش کم نشه. ؟؟ کتاب "داستان نویسی به زبان آدمیزاد" رو کامل خوندم و چیز خاصی در این مورد گیرم نیومد. اگه منبع یا کتاب و لینک خاصی می شناسید ممنون میشم کمکم کنید. ماجرا حول یک کاراکتر اصلی (پسری جوان که خانواده ش رو از دست داده) می گرده که 7 سال از زندگی و اتفاقاتش رو نشون میده و وارد یک باند مافیایی میشه ولی بیشتر روی روابط بین کاراکترها و تنهایی کاراکتر اصلی و روابط عاطفی و عشقش تمرکز کردم تا اینکه به هیجانی کردن داستان بپردازم. با تشکر از وقتی که برای سوال من می گذارید.
نظر من:  یکی از مشکلات رایجی که رمان نویسان با آن مواجه هستند همین از دست رفتن شور نوشتن هست. زمانی که شور نوشتن رمان در نویسنده فروکش می کند نه تنها خود او را دل زده از ادامه کار می کند بلکه باعث می شود مدام فکر کند نوشته اش جذابیتی برای مخاطبان نخواهد داشت. حتی بسیاری فکر می کنند با فکر کردن بیش از حد به مقدمات رمان و ساختن و پرداختن کلیت کار, روح رمان را کشته اند. 
ادامه مطلب ...

کار نویسندگی و اعتماد به نفس

سوال یکی از دوستان و پاسخ بنده

 ریحانه با سلام وخسته نباشید ؛من چند وقتیه که رمان مینویسم به نظر خودم که خوب پیش میرم با وجود اینکه کار اولمه ؛از بچگی علاقه زیادی به نوشتن داشتم حتی در مسابقات داستان نویسی جزء نفرات برتر بودم ؛تنها مشکلی که دارم اعتماد به نفس کامل را ندارم خواهشا کمکم کنید.

پاسخ شاید پاسخ به این سوال در ارتباط مستقیم با خود نوشتن نباشد.  در انتهای یادداشت چند کتاب برای مطالعه بیشتر که به صورت عمومی درباره اعتماد به نفس و کار نویسندگی هست برای تان معرفی خواهم کرد.  

ادامه مطلب ...