گام نخست برای رماننویس
نویسنده کسی است که می نویسد. شما وقتی به فکر نوشتن میافتید که طرحی در سر داشته باشید. نوشتن فکر کردن است چون چیدن و آرایش کلام است و کلام تنها رسانهی فکر است. هر رمان با طرح موضوعی شروع می شود، در واقع طرح گام نخستی است که برای نوشتن داستان برداشته می شود. هر کس ممکن است طرحی برای نوشتن رمان داشته باشد اما برای خلق رمان باید عناصر سازنده آن را شناخت. بدون این شناخت طرح فقط ماده خامی است و اگر روی کاغذ بیاید از ارزشی برخوردار نیست. از این رو با ارائه طرح، داستانی به وجود نمی آید. طرح در حکم جرقه یی است که موجب زایش داستان می شود وگرنه به خودی خود نشانه یی از داستان ندارد. ممکن است دیگران هم چنین طرحی در ذهن داشته باشند. آنچه به این طرح شناسنامه می دهد و از طرح های دیگر متمایز می کند بهره گیری نویسنده از عناصر داستان طبق ذوق و سلیقه خود و بینش و مهارت او در ارائه آن است.
ماجرایی در تنگستان جنوب اتفاق می افتد که عنوان درشت روزنامه ها را به خود اختصاص میدهد و در اذهان مردم محل میماند. مردی که به او ظلم شده و مالش را چند نفر خوردند، درصدد انتقام گرفتن از آنها برمیآید. همین ماجرا در ذهن دو نویسنده طرح داستانی را جرقه میزند؛ یکی بر اساس آن، داستان کوتاه «شیرمحمد» را می نویسد و دیگری طرح را در قالب رمان «تنگسیر» ارائه میدهد. نحوه برخورد نویسنده اول رسول پرویزی با نحوه برداشت نویسنده دوم صادق چوبک از طرح متفاوت است گرچه گرته برداری از طرح یگانه و واحدی است؛ اولی فقط به نقل ماجرا در داستان کوتاهی اکتفا می کند و دومی میکوشد از آن حماسهیی در قالب رمان بیافریند. بهره گیری دو نویسنده از عناصر داستان و جهان بینی و گرانیگاه دو نویسنده موجب تمایز داستان ها میشود.
از نمونه های غربی آن میتوان از داستان «یک گل سرخ برای امیلی» اثر ویلیام فاکنر و «روح» نوشته رابرت بلوک که بر اساس آن هیچکاک فیلمی ساخت، نام برد. در اولی زنی در کنار جنازه شوهر خود 40 سال خوابیده و در دومی پسری با جنازه مادرش طی 10 سال دمخور است. طرح ماجرای آنها عنوان روزنامه ها را به خود اختصاص داده بود و اما دو نویسنده به گونه یی از طرح تقریباً مشابهی به نحوی بهره گرفته بودند که داستان های آنها را به کلی از هم متمایز می کرد. از این رو از طرح واحدی می توان داستان های بسیاری بیرون کشید که هر کدام انگ و نشانه نویسنده خود را داشته باشد و از داستان های دیگر متمایز باشد.
برای آفریدن داستان ارائه طرح لازم است اما کافی نیست. «ایلیاد» اثر هومر تنها ارائه طرح حماسی داستان نیست بلکه چگونگی گسترش موضوع و نحوه تحول شخصیت ها و تحقق و کارکرد عناصر دیگر داستان است که اثر را به وجود می آورد و ساختار هنری به آن می دهد که آن را ماندگار کرده است.
امروز برخلاف آثار خلاقه یونان و روم باستان و قصه های کوتاه و بلند سنتی، طرح باید بر قواره و قالب زندگی واقعی شخصیت های امروزی ریخته شود و با ویژگی های روحی و زیستی و بینشی آنها همخوانی داشته باشد و اعمال و رفتار و گفت وگوهای آنها را به نمایش بگذارد و جهان درون و بیرون آنها را بازتاب دهد، درگیری شخصیت ها با هم و تقابل و برخوردشان را با محیط و اجتماع شان و در نتیجه تحول و دگرگونی آنها را بر اثر این تقابل و چالش نشان دهد. در آثار خلاقه یونان و روم باستان و قصه های کوتاه و بلند سنتی شخصیت ها نیمه خدایی و آرمانی بودند. امروز زخم برمی داشتند و فردا زخم شان التیام می پذیرفت و اعمال و رفتار آنها مافوق انسانی بود و کارهایی از آنها سر می زد که از انسان معمولی و عادی برنمی آمد.
خواننده های امروزی می خواهند دلیل هر اتفاقی را که می افتد بدانند و تحقق آن را باور کنند. از این رو هر فصلی از رمان باید با فصل دیگر ارتباط منطقی داشته باشد و در تمامیت و تحول عمل داستانی رمان دخالت داشته باشد و سرنوشت یک یک شخصیت ها در پایان داستان برای خواننده آشکار شود. هومر بعد از خلق حماسه «ایلیاد» ، «ادیسه» را نوشت و سرنوشت شخصیت های ایلیاد را رها نکرد و از آنها برای آفریدن حماسه دیگری بهره گرفت. ویلیام فاکنر ایالت خیالی و مجاری برای داستان هایش قائل شد و شخصیت هایش را از داستانی به داستان دیگر برد و سرنوشت زندگی آنها را بازنمایی کرد. ارنست همینگوی نیز چنین توجه و رویکردی به شخصیت های داستانش داشت و در بعضی از داستان هایش شخصیت هایش تکرار می شد. چنین توجهی به نویسنده کمک می کند که همیشه طرحی برای نوشتن داشته باشد. رمان سه گانه «همسایه ها»، «داستان یک شهر» و «بازگشت» وقایع زندگی شخصیتی به نام خاله را از دوران کودکی تا رشد و کمال و مرگ او طی وقایع جنگ ایران و عراق در رمان «زمین سوخته » تصویر می کند.
نمونه طرح
طرحی را به عنوان نمونه می آورم؛ کسی به جای کس دیگری خود را جا می زند یا کسی را به اشتباه به جای کس دیگری می گیرد. در قصه های سنتی بسیار از این طرح بهره گرفته شده. در داستان نویسی مدرن شاید اولین بار گوگول از این طرح در نمایشنامه یی به نام «بازرس کل» استفاده کرده است. طرح آن این است؛ مردی به شهری وارد می شود و او را به جای بازرسی که قرار است به آن شهر بیاید، می گیرند. از این طرح داستان ها و نمایشنامه ها و فیلمنامه های بسیاری به وجود آمده است و هر کدام نیز تازگی و طراوت و ویژگی خود را داشته است. من در رمان «دندان گرگ» از چنین طرحی بهره گرفته ام؛ معلمی را به اشتباه به جای چریکی هم اسم او می گیرند و با وضعیت و موقعیت هایی که بعد از این دستگیری پیش می آید ماجراهای رمان خلق می شود.
«وضعیت و موقعیت» محل پیوند حادثه ها در لحظه خاصی از داستان، نمایشنامه و فیلمنامه است که کشمکش را به وجود می آورد، به عبارت دیگر وضعیت یا موقعیت نمایشگر دسته یی از حادثه های ضمنی است که در آنها شخصیت یا شخصیت ها در شرایطی قرار می گیرند که نسبت به خود آگاهی بیشتری می یابند و بر اثر آن خصوصیت هایی را در خود کشف می کنند. همچنین وضعیت و موقعیت بیانگر حال و هواها و حالاتی است که تحت تاثیر آن، عمل داستانی در اثر آغاز می شود، به همین دلیل بعضی از داستان شناسان و ادیبان، وضعیت و موقعیت را جزیی از ساختار پیرنگ به حساب می آورند. داستان کوتاه ممکن است تنها بر حادثه یی ضمنی بنا شود اما در رمان، حادثه های ضمنی بسیاری وجود دارد که هر کدام اجزای ترکیب کننده پیرنگ را تدارک می بیند. اغلب داستان های گی دو موپاسان نویسنده فرانسوی (1893- 1850) و اُ هنری نویسنده امریکایی (1910- 1862) بر حادثه یی ضمنی بنا شده است، مثل داستان کوتاه «گردنبند» از موپاسان و «هدیه مغان» از اُ هنری.
در طرح رمان «دندان
گرگ» شخصیتی انتخاب شده است و این شخصیت در وضعیت و موقعیتی از
اجتماع قرار می گیرد. بعد در نتیجه درگیری شخصیت ها با هم و بر اثر اصطکاک و
برخوردشان با هم در محیط این اجتماع و بازتاب آن بر هر کدام
از آنها حادثه های رمان بازآفرینی می شود. در واقع در طرح رمان «دندان گرگ»
گرفتاری شخصیت اصلی و بازتابش در میان کسانی که او را می شناسند یا
با او مرتبطند حادثه های ضمنی بسیاری را می آفریند که این حادثه
ضمنی بعد از آزادی او، انقلاب روحی و معنوی عمیقی در او به
وجود می آورد و تحول بینشی و شخصیتی دیگر را در او سبب می شود...
تهیه کارت
بعد از ارائه طرح و
وضعیت و موقعیت های داستان، باید کارت هایی درباره خصوصیت های شخصیت ها،
زمان و مکان، فضا و رنگ و نوع داستان فراهم آورید.
1- کارت شخصیت شامل نام، سن، شغل، تحصیلات و همه آنچه داستان به آن نیازمند است در نوشتن آن به شما یاری می دهد و به باورپذیری اش کمک می کند.
2- کارت زمان و مکان نیز شامل تاریخ و دوره و برهه یی از زمانی است که حادثه های داستان در آن وقوع می یابد و مکان یا مکان هایی که محل وقوع حادثه ها است و چند و چونی آنها و زمان خطی یا غیرخطی آنها مثلاً در رمان «دندان گرگ» برهه زمانی خطی است و حادثه ها در پیش از انقلاب اتفاق می افتد و در رمان «بوف کور» برهه زمانی دایره یی است. زمان در حال شروع می شود و به گذشته می رود و باز به همین زمان حال برمی گردد و حادثه در زمان نامشخصی روی می دهد و در زمانی «شازده احتجاب» برهه زمانی عمودی است. داستان در شب با سرفه کردن شازده شروع می شود و صبح با مرگ او به پایان می رسد.
3- کارت فضا و رنگ؛ فصل ها، ماه ها و روزها و چند و چونی آنها، بن مایه هایی که می تواند به این فضا و رنگ قوام ببخشد و تکرار آنها، اثر را در جهت هماهنگی و یکپارچگی پیش ببرد و تاثیری را که مورد نظر نویسنده است، به وجود آورد.
4- کارت نوع داستان؛ نویسنده باید از نوع داستانی که می خواهد بنویسد آگاه باشد و به خصوصیت ها و ویژگی های آن شناخت داشته باشد. بیش از 40 گونه، برای انواع داستان قائل شده اند که می توان آنها را در چهار نوع کلی خلاصه کرد؛ داستان محیط، داستان اندیشه، داستان شخصیت و داستان حادثه. از کارت های دیگری نیز می توان نام برد که نویسنده را در پیشبرد اثرش کمک می کند و به کارش نظم می دهد. البته بعضی از داستان نویسان از هیچ کارتی استفاده نمی کنند، بلکه حین بازنویسی های مکرر اطلاعاتی را که داستان به آن نیازمند است، به آن می افزایند و خود را از تهیه کارت بی نیاز می دانند.
گفتم که داستان نویس باید طرحی برای نوشتن رمان در سر داشته باشد. این طرح ممکن است در ذهن او ماه ها و سال ها بماند و داستان نویس یادداشت هایی برای نوشتن آن فراهم آورد و کتاب هایی درباره موضوع آن بخواند و به آدم هایی بربخورد که شباهت هایی با شخصیت های طرحش داشته باشند یا ماجراهایی بر سر آنها آمده باشد که می تواند مورد استفاده او در نوشتن رمانش قرار گیرد و حرکت ها و صحبت ها و بازتاب هایشان در برخورد با گذشته یی که پشت سر گذاشته اند، در نوشتن رمان به او کمک کند. من طرح رمان «شب چراغ» را سالیان دراز در سر داشتم؛ داستان نسل سرگشته و تباه شده یی که بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 هر کدام به گوشه یی پرتاب شده بودند و هویت و منیت خود را از دست داده بودند، البته رمان «شب چراغ» اولین رمان من نبود و پیش از آن رمان «درازنای شب» را نوشته بودم.
به هر حال موقعش می رسد و باید زمانی طرحی را که در سر دارید، شروع کنید. شروع کردن تا پایان بردن رمان، دو چیز متفاوت است، هر نوع رمانی که طرح نوشتن آن ریخته شده باشد، برای آنکه خلق شود، زمان و انرژی بسیاری می برد و شور و سودای فراوانی به خود اختصاص می دهد. ممکن است داستان نویس صفحه های بسیاری سیاه کند و به جایی نرسد. از این رو نویسنده پیش از آنکه شروع به نوشتن کند باید بداند چه می خواهد و به چه نیازمند است تا در میان راه سرخورده کار خود را رها نکند. پیش از اینکه بنشینید و تصمیم بگیرید داستان خود را روی صفحه بیاورید، باید پنج نکته را در نظر داشته باشید و از خود بپرسید.
سلام من به رمان نویسی خیلی علاقه دارم یه طرح هم دارم اما وقتی میشینم مینویسم اولش فکر میکنم خیلی خوب نوشتم اما بعد از اینکه تا نصفش نوشتم فکر میکنم خیلی بد شده بعد دوباره شروع میکنم به نوشتن
سلام
این دو مطلب ما را حتما مطالعه نمایید:
http://novelhome.blogsky.com/1394/08/10/post-41/
http://novelhome.blogsky.com/1394/08/10/post-42/
امیدوارم راهگشا باشد
موفق باشید
بد نبود
خب خدا رو شکر. دست گل استاد میرصادقی درد نکنه.
besyar besyar mammon az zahamateton komak ziyady be man kardid rastesh man mikham roman benevisam va az nazar bande zengi ashrafy shady hay bishtary dareva migam ke dar rabete ba in mozoo bashe valy pedarm mige zendegi dar faghr jazebe bishtary dare mishe komak konin.
سلام. مرسی. خوشحالم اینجا به کارتان آمده. سوال جالبی هست. به آن پاسخ خواهم داد.
Salam chikar konimentekhab k dastan ya romance on binandaro jazb krone kieselguhr konande Nashe
سلام. سوال خوبی هست. در یک یادداشت جواب خواهم داد.
مدت مدیدی است به دنبال راه ارنباطی با دکتر جمال میرصادقی هستم لطفا مرا راهنمایی کنید. با سپاس فراوان
سلام. از طریق شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک یا از طریق ناشرین کتاب های ایشان میتوانید با ایشان راه ارتباطی بیابید.
سلام من دارم رمان مینویسم و مطالب شما خیلی بهم کمک کرد ممنون.
سلام
خیلی خوشحالم که دوستان نظر مثبتی به اینجا دارند
مرسی
بسیار آموزنده بود سپاس
خوشحالم. مرسی
سلام خسته نباشید
«پیش از اینکه بنشینید و تصمیم بگیرید داستان خود را روی صفحه بیاورید، باید پنج نکته را در نظر داشته باشید و از خود بپرسید»
پنج نکته ؟ کدوم 5 نکته، چه سوال هایی را باید از خودمون بپرسیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
متن رو بخونید. یک نوشته هم پیش از این در این رابطه در اینجا منتشر شده. اون رو هم بخونید تا پاسختان را بیابید.
مرسی از مطلبتون. میشه بگید منبع اش چیه؟
سلام. منبع مطلب منتشر شده در اینجا از روزنامه اعتماد بود.
البته مثل اینکه این مطالب بعدا به صورت کتاب منتشر شده است.
سلام ممنون از نکاتتون خیلی عالی بود.
من 20 سالمه گاهی مینویسم و به نوشتن علاقه مندم اما رمان های زیادی نخوندم فکر میکنم اگه بیشتر مطالعه کنم میتونم بهتر بنویسم شما چه کتاب هایی رو پیشنهاد میکنید؟
پاسخ مدیر:
اگه پیشنهاد بنده رو می خواهید ( و نه استاد میرصادقی) باید عرض کنم در درجه اول باید رمان های خوب نویسندگان بزرگ رو مطالعه کنید تا ذهنیت درستی درباره رمان نویسی در شما شکل بگیره و بعد هم عنایتی به کتابهای نظری و تئوریک که به تحلیل رمان پرداخته اند داشته باشید تا با ساختار و عناصر فرمی و تکنیکی رمان آشنا بشید.
و در کنار این دو حتما بنویسید. چون مطالعه بدون نوشتن چندان به کار رمان نویسی نمی آید. (البته به نظر من)
بسیار عالی بود
مرسی
سلام ممنون ولی یه سوال دارم من نوشتن یه رمانو شروع کردم ولی کسی نیست که راهنمایییم کنه که کجای داستان خوبه کجاش بد یاداستانمو نقدکنه چیکار بایدکنم
سلام.
اگه دوست دارید درباره ی نوشتهتون نظر داده بشه، می تونید فصل یا فصل هایی از اون رو برای من ارسال بکنید تا نظرم رو درباره اش براتون بنویسم.
ایمیل من:
novel.home@yahoo.com
عالی بود خسته نباشید
مرسی دوست عزیز.
سلام
ممنون از این که در آموزش هنر به هنر مندان آینده کوشا هستید.
موفق باشید.
مرسی از لطفتون
سلام ممنون از مطلب خوبتون .خیلی به دردم خورد.منم می خوام نوشتن رو شروع کنم.
سلام از این نوشته لذت بردم در حال نوشتن رمانی هستم سوالی داشتم .
ایا شرح جزییات حوادث را هم باید در کارت نوشت ؟
فکر نمی کنم نیازی باشد. مگر این که برخی از جزئیات اهمیت ساختاری داشته باشند و نقش حیاتی داشته باشند که شما نخواهید فراموششان کنید.
مرسی!!!
man tarh haye ziyadi dashtam vali nemidonestam chetoor benevisam va shoro konam,merc in maghale kheyli komakam kard
خیلی عالی بود. لطفا ادامه بدید.
سلام
من از کودکی می نوشتم ولی 2سالی هست بصورت جدی داستان می نویسم برای اینکه بفهمم داستانم چقدر قدرت جاذبه داره و ارزش داره روی نوشته هام بیشتر کارکنم چی کار کنم؟
سلام
باید نوشته هاتون رو به مخاطبینش ارائه بدید. هم مخاطبین عام و هم متخصصین داستان نویسی و رمان نویسی و از بازخورد نظرات اونها استفاده کنید.
سپاس فراوان
salam
be soorate etfaghi va az google varede weblaget shodam
az inke dasti dar neveshtan dari kheyli khoshhalam
mikhastam ye lotfi bokoni va to weblage man ye nazar bezari
nazare shoma baram moheme
ehsas mikonam dar khosoose gahziyeye aghaye seda ebi va googoosh va in poste janjalie man harf haye ziadi dashte bashi
lotf kon nazareto be man elam kon
kheyli mamnoon az tavajohet