در بخش پیشین این مطلب درباره ی زمان و مکان نوشتن و همچنین اهمیت هدفگذاری و برنامه ریزی در رمان نویسی صحبت کردیم. در بخش دوم این مطلب به شیوه های کاری متفاوت رمان نویسان می پردازیم.
رمان نویسان در مواجه با کار نوشتن رمان دو شیوه ی کلی می توانند در پیش بگیرند. این مسئله هم بستگی به خلق و خوی شخصی آنها دارد و هم مربوط می شود به نوع رمانی که می نویسند.
ادامه مطلب ...ژانر عاشقانه یکی از قدیمی ترین ژانرها و البته پرمخاطب ترین ژانر رمان نویسی است. نویسندگان در این نوع رمان ها تمرکز اصلی داستان خود را بر رابطه ی عاشقانه ی دو نفر قرار می دهند و عموما پایانی احساسی، رضایت بخش و خوشبینانه رقم می زنند. رمان عاشقانه زیر شاخه های بسیاری دارد، همچون رمان هاش عاشقانه ی فانتزی، عاشقانه ی تاریخی، عاشقانه ی علمی-تخیلی و عاشقانه ی فراطبیعی. این زیرژانرها حاصل تلفیق رمان عاشقانه با سایر ژانرهای اصلی رمان نویسی است که در آنها وجه عاشقانه ی داستان بر وجه دیگرش برتری دارد و پررنگ تر جلوه می کند.
شاید ریشه های این ژانر پرطرفدار به یونان باستان برگردد. از پیشگامان دیگر این ژانر می شود در قرن هجدهم ونوزدهم به رمان احساسی ساموئل ریچاردسون به نام «پاملا» یا «مجذوب فضیلت» اشاره کرد.
بعضی از نویسندگان برای نوشتن رمان منتظر الهام می نشینند، چون ایده ای برای ادامه رمان ندارند. احساس می کنند طبعشان خشک شده است و چیزی از چشمه ی قلمشان نمی جوشد. در چنین شرایطی چه باید کرد؟
نکته اول: فی الواقع (به نظر من) چیزی به اسم "الهام" وجود ندارد. اگر هم چنین چیزی باشد نمی شود روی آن برای نوشتن زیاد حساب کرد. چون ممکن است مواقعی خودی نشان دهد و در بیشتر مواقع هم دست ما را توی پوست گردو بگذارد و هر چه منتظرش نشینیم خبری از آن نشود. در اینجا منظور از الهام بیشتر چیزی هست که از جایی فرای دنیای عادی، بر نویسنده نازل می شود. انگار که فرشتگان برای نویسنده تحفه آورده باشند. برای همین نویسنده تا از راه رسیدن این فرشتگان حامل الهام باید چشم به راه باشد و دست به نوشتن نبرد، یا نتواند که ببرد.
ادامه مطلب ...در صنعت نشر (مخصوصا در اروپا و امریکا) به آن دسته از کتاب های داستانی، رمان گفته می شود که عموما بیش از 300 صفحه باشد. البته تعداد صفحات یا لغات معیار درست و دقیقی نیست که بخواهیم خودمان را به آن مقید بکنیم. اینکه در اقتصاد نشر روی حجم و طولانی بودن رمان (کمیت) تاکید می شود دلایل خودش را دارد که لزوما با شاخص های کیفیت رمان منطبق نیست. عموم خوانندگان رمان هم دوست دارند کتابی که برای مطالعه تهیه می کنند ساعت های متمادی از روزها و هفته های شان را به خود اختصاص دهد و زمانی طولانی در جهان کتاب زندگی بکنند، که بسیار لذت بخش و سرگرم کننده هست. ....
متن کامل در ادامه ...
ادامه مطلب ...اگر وارد یک کارگاه نجاری شوید و از استاد کارگاه بپرسید: مشغول ساختن چه هستید؟ مطمئن باشید که بلافاصله پاسخ می دهد: «میز» و یا «صندلی» و یا قفسه کتاب» و، یا ... یعنی موضوع کارش کاملا برایش روشن است. یک نجار پیش از آنکه به سراغ اره، تیشه، میخ و تخته برود، برای خودش روشن می کند که قصد دارد چه بسازد. یک داستان نویس هم قبل از هر چیز باید بداند که قصد دارد درباره ی چه موضوعی داستان بنویسد. اگر غیر از این باشد، نمی تواند داستانی بنویسد. این کار مثل این می ماند که ما بدون آنکه بذری در زمین بکاریم، در انتظار محصولی از آن زمین باشیم.
امروز به سری دیگری از سوالات دوستان که در بخش نظرات سایت طرح شده بود پاسخ دادم. برخی از سوال-جواب ها طوری بود که به نظرم آمد می تواند به کار دیگر دوستان رمان نویس هم بیاید. برای همین علاوه بر بخش نظرات, مهمترینشان را در این پست هم به صورت اختصاصی منتشر می کنم. این سوال ها را دوستان زیر مطرح کرده بودند: شایلین - زهرا- علیرضا-پانی-یه بنده خدا!
به خاطر کمبود وقت مجبور هستم کوتاه به سوالات پاسخ بدهم. شاید بعدا مطالب مفصل تری درباره ی برخی از مباحث نوشتم.
برای خواندن متن کامل به ادامه مطلب بروید.
ادامه مطلب ...