آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

شروع رمانی با شخصیت های متعدد


یکی از دوستان پرسیده اند: 
«بنده یه رمانی رو شروع کردم و اسکلت بندی رمان تموم شده رمان ۸ شخصیت تقریبا محوری داره ژانر رمان اجتماعی و تا حدودی عاطفیه ۸ کاراکتر داستان کاملا متفاوتن و بعضی از اونا به هم دیگه مرتبطند, داستان هر کدوم از این اشخاص هدف متفاوتی رو دنبال می کنه , و مشکل من در مورد چطور نوشتن یک مقدمه واحد و ادبی و دلنشین و جذاب برای این رمانه .»
نحوه شروع روایت  یک رمان با چند شخصیت متعدد بستگی به موارد متعددی دارد که من به چند مورد می پردازم.
  
یک: نوع زاویه دید.
دو: جایگاه شخصیت ها در رمان بر اساس اهمیت.
سه : ارتباط درونی ماجراهای شخصیت های رمان با یک دیگر.
چهار: تقدم و تاخر به حرکت درآمدن شخصیت ها در طول رمان و اهمیت آنها در طرح.
اینکه روای شما راوی دانای کل باشد یا من راوی و یا راوی سوم شخص محدود به یک شخصیت می تواند شروع های متفاوتی را رقم بزند.  طبیعتا اگر قرار باشد که هر 8 شخصیت از اهمیت یکسانی برخوردار باشند و در طول رمان به یک نسبت مساوی به هر کدام از آنها پرداخته شود و همه به موازات هم در طول رمان حرکت بکنند امکان نوشتن شروعی که همه ی آنها را در خود جا بدهد و به معرفی همه ی آنها بپردازد سخت خواهد بود. بنابراین انتخاب اول می تواند این باشد که نویسنده برای هر شخصیت یک فصل گشایش مجزا بنویسد. به طوری که ما در هشت فصل اول کتاب با هشت کارکتر اصلی آشنا شویم و در طی فصل های آتی داستان هر یک از آنها به صورت موازی با داستان سایر شخصیت ها پیش برود. اما نوشتن رمانی با هشت شخصیت محوری و پیشبرد همزمان آنها کار سختی خواهد بود. چون نویسنده مجبورخواهد بود مفاصل رمان را -جایی که کنش شخصیت ها با هم تلاقی می کند-به دقت کار بکند و از قبل به این فکر بکند که در صحنه های مشترک باید در جانب کدام شخصیت بایستد و از طرف او به ماجرا نگاه بکند. بنابراین پرداخت اینچنین رمانی ظرافت بسیاری را طلب خواهد کرد.
و دیگر اینکه اگر داستان هر یک از شخصیت ها به صورت کاملا متفاوت از دیگران باشد نوشتن رمانی که انسجام فرمی و معنایی داشته باشد کار سختی خواهد بود. در واقع ممکن است در این شیوه از نوشتن ما به جای یک رمان با 8 رمان مواجه باشیم که نقاط اتصال اندکی با هم دارند وشخصیت ها کنش و واکنش های متقابل اندکی با هم دارند و ارتباط زیادی با هم بر قرار نمی کنند. بنابراین نویسنده بیش از هر چیزی باید بتواند مضامین اصلی رمان خود را مشخص کند و یک طرح کلان طراحی بکند که همه ی شخصیت های اصلی در پیش برد آن نقشی داشته باشند و خواننده در پی گرفتن رمان دچار سردرگمی نشود. اینکه هر شخصیت به ساز خودش برقصد نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت. نویسنده باید بتواند روابط متقابل شخصیت ها را طراحی بکند. اینکه شخصیت چه نوع روابطی با هم دارند و در پیش برد و یا عقبگرد اهداف یک دیگر چه نقشی ایفا می کنند.
نظرات 2 + ارسال نظر
روژی 1397/10/07 ساعت 06:43 ب.ظ

سلام.ببخشید میشه کل انواع شخصیت ها را از پروتوگونیست گرفته تا اخر با اسامی اصلی توضیح دهیذ؟
برای سوژه ی داستانای ترسناک و فانتزی چیکار کنیم؟ا ز کحا سوژه پیدا کنیم؟

سلام
برای آشنایی با انواع شخصیت بهتر است کتاب ها عناصر رمان و داستان را بخوانید چون در بخش نظرات مجالی برای نوشتن این همه مطلب نیست.
اما درباره ی سوژه ها فانتزی و ترسناک، در جواب کامنت قبلی شما نوشتم و همان جواب را اینجا هم می آورم.
--
برای رسیدن به سوژه های فانتزی کافی هست به شیوه های خلاقانه متوسل بشیم.
یکی از این راه ها به پرسش گرفتن همین مسائل روزمره با این جمله هست: (چی میشد اگه؟)
-چی می شد اگه وقتی کامد لباس ها رو باز می کردم می دیدم اون ورش یه باغ سرسبز هست؟
- چی می شد اگه یه روز از خواب بیدار می شدم و می دیدم توی یه اتاق دیگه ای هستم که نمی دونم کجاست؟
- چی می شد اگه یه روز می فهمیدم می تونم پرواز کنم؟
-چی می شد اگه با زدن دکمه ی ساعتم زمان می ایستاد؟
- چی می شد اگه می تونستم مثل عنکبوتا از روی دیوار بالا برم و تور بندازم؟
- چی می شد اگه می فهمیدم هدیه ی تازه ای که دوستم بهم داده قدرت جادویی داره؟

در همه ی این سوال ها تمرکز ما بر این هست که: چی می شد اون اتفاق همیشگی نمی افتاد و یه اتفاق دیگه ای می افتاد.
-اگه هر روز با باز کردن در خانه وارد خیابان همیشگی میشم، امروز در رو باز کنم و ببینم یک قطار داره از جلوی خونه رد میشه و توی هوا به جلو می ره و بوق می زنه.
-اگه هر روز مجبورم پولای توی جیبم رو بشمارم و نگران تموم شدنشون باشم، اما اینبار هر بار که دست می کنم اون تو یه بسته پول تازه میاد تو دستم.

بنابراین می بینید که با دخل و تصرف کردن توی واقعیت میشه به یک جهان فانتزی و تخیلی دست پیدا کرد. باید قوه تخیل خودت را به کار بیاندازی.

مهدی 1396/01/15 ساعت 02:54 ق.ظ http://novelhome.blogsky.com

سلام.
برای من درگیر کردن شخصیتها با هم دیگر واقعا سخته. تاحالا پنج الی شش رومان نوشتم اما به همین دلیلی که گفتم هیچ کدوم از رمانم تمام نشده.
خواهشن راهنماییم کنید

سلام
مهدی عزیز در این یادداشت به سوال شما پاسخ داده شد. امیدوارم مفید باشد:

http://novelhome.blogsky.com/1396/02/04/post-54/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد