سوال فرهاد: با سلام خدمت شما دوست عزیز . جوانی هستم که همیشه با قدرت خیالم توانسته ام داستان هابی را برای خودم ساخته و مرور کنم.بالاخره روزی تصمیم گرفتم که افکارم را به وسیله ی قلم بر روی کاغذ بنگارم که در صورت محیا شدن شرایط آن را به چاپ رسانم تا بتوانم عقاید خودم را در دنیای پهناور و بی انتهای عشق به دیگران منتقل کنم. به چندین انتشارات سر زدم و هرکدام یک پاسخ مشخص دادند و این بود که فعلا هیچ رمانی را چاپ نمیکنیم و در حال تعلیق می باشیم. حال در انتظار یک روزنه روشن در این وضعیت تاریک می باشم.
سوال ویدا: خسته نباشید.من از پنج شیش سالگی خیال بافی می کردم یعنی یه جورایی توی داستان هایی که قرار بود روی کاغذ بیارم زندگی می کردم ،قدرت تخیل خیلی خوبی دارم.می دونم به نظرتون این دلیل نمی شه که من نویسنده رمان بشم ولی خیلی حس نوشتن و قدرت انجام این کارو خیلی وقت ها توی خودم حس می کنم.لطفا اگه جایی رو می شناسید که دوره های آموزشی رمان نویسی یا فیلم نامه نویسی برگزار می کنند،به من معرفی کنید.
ادامه مطلب ...سوال ترنج:
زاویه دید و راوی در رمان پلیسی.
یه چیزه که حسابی منو برده توی فکر! و نمیدونم دقیقا چکار باید بکنم...
زاویه دید اول شخص رو خیلی دوست دارم ولی بخاطر محدودیتی که داره مجبور شدم راوی دانای کل رو انتخاب کنم (بخاطر ژانر پلیسی) ..اصولا خودم با راوی دانای کل راحتم..
حالا نمیدونم این روش هم درسته که رمان با چند زاویه دید نوشته بشه؟؟؟ مثلا راوی اول شخص با سوم شخص ترکیب بشه؟؟؟ مثلا چیزی که براش در نظر گرفتم ، اینه که (راوی اول شخص،برای شخصیت اول داستان ) و (راوی دانای کل برای بقیه شخصیت هاو ) باشه...
این مدلی هم قابل قبوله؟؟؟
بلندپروازی چیز خوبی
است و شوق و اشتیاق نوشتن را در نویسنده بیشتر می کند و خیال او را به پرواز
درمی آورد، اما به اصطلاح سنگ بزرگ علامت نزدن است. اولین بار نمی
توان راه درازی را یک شبه پیمود. طرحی را برای نوشتن انتخاب کنید که از پس آن برآیید،
نه طرحی که برای نویسنده کارکشته یی نیز نوشتن آن دشوار است. لئو تولستوی شاهکار
خود رمان «جنگ و صلح» را وقتی نوشت که پیش از آن، چند مجموعه داستان کوتاه و رمان
انتشار داده بود. گابریل گارسیا مارکز «صد سال تنهایی» را در بلوغ ذهنی و مهارت
نویسندگی خود نوشت. احمد محمود پیش از نوشتن داستان های کوتاهش، نمی توانست رمان
قدرتمند «همسایه ها» را بنویسد.
ادامه مطلب ...