آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

چگونه برای نوشتن رمان عاشقانه ایده و سوژه تازه پیدا کنیم؟

بسیاری از دوستان خواننده ی وبلاگ خانه رمان، بارها از من پرسیده اند و می پرسند که از کجا ایده و سوژه و ... برای نوشتن پیدا کنیم. یا تقاضا می کنند من موضوعی برای شان پیشنهاد دهم تا بر اساس آن بنویسند. قبلا در این باره جواب هایی نوشته ام. اما این بار سوال یکی از دوستان باعث شد من جواب نسبتا مفصلی بنویسم و موضوع را توضیح دهم. بهتر دیدم این پاسخ را با شما هم به صورت یک مطلب به اشتراک بگذارم. به نظرم برای همه می تواند آموزنده و راهگشا باشد.

***

سوال دوستمان: دغدغه ی من عشقه و رمان های عاشقانه میخونم ولی سوژه و اتفاقات داستان رو از کجا باید بیارم؟

پاسخ: 

چیزی که می نویسیم بر اساس این دو تا می تونه باشه:

1_تجربه و مشاهده شخصی

2_ تخیل

3_ترکیبی از دو گزینه اول

بنابراین شما یا باید تجربه ای از عشق و عاشقی در خودتان یا دیگران داشته باشید. یعنی یا خودتان چنین قضایایی را تجربه کرده باشید یا اینکه از خاطرات و تجربیات دیگران در این زمینه استفاده کنید.

و یا اینکه همه چیز بر اساس تخیل باشد. یعنی قوه ی تخیل خیلی قوی داشته باشید.

... متن کامل در ادامه مطلب ... 

 

*

داستان عاشقانه عموما یک ساختار کلی کلیشه ای دارد.

X عاشق Y می شود. اما چیزی مانع (Z) از وصال این دو هست. X باید کاری کند یا چیزی به دست بیاورد (P) تا به Y برسد. در پایان بعد از پشت سر گذاشتن مراحل مختلف یا X به Y می رسد یا نمی رسد.


حالا شما می توانی با تخیل خودت این ساختار کلی رو بارها و بارها با جانشین کردن عناصر مختلف تغییر بدهی و ایده های تازه ای برسی. یعنی شخصیت ها، موانع و حوادث داستان رو.

شخصیت اول= X

شخصیت دوم= Y

مانع=Z

راه حل= P


من چند تا مثال میزنم:


الف) علی (X) عاشق نسترن (Y) می شود. پدر نسترن مخالف هست (Z) چون علی از خانواده فقیری هست. علی باید پول (P) کافی به دست بیاورد تا نظر پدر نسترن را مثبت کند. , ....


ب) زهره (X) عاشق آرمان (Y) می شود. مذهب (Z) زهره با آرمان فرق می کند برای همین هر دوخانواده مخالف هستند. زهره باید دینش را تغییر بدهد (P) تا به آرمان برسد و ...


پ) کامران (X) عاشق فریده (Y) می شود. اما کامران از طرف یک سازمان مخفی مامور شده است فریده را به قتل برساند (Z). کامران هم باید عشقش را حفظ کند و هم سازمان را دور بزند (P) برای همین ....


ت) ستاره (X) عاشق بهروز (Y) می شود. اما پریسا هم عاشق بهروز (Z) و رقیب عشقی ستاره است. ستاره باید رقیب عشقی را از سر راه بردارد (P) تا توجه بهروز را به خودش جلب کند برای همین ...


خب، می بینید که به سادگی از یک ساختار کلی طرح های مختلفی ایجاد کردیم. این شکل ساده و اولیه کار هست. شما می توانی این طرح ها را پیچیده تر و خلاقانه تر و تازه تر بکنی که جذاب و هیجان انگیز باشد. برای رسیدن به این نقطه (پیچیده/خلاقانه/تازه تر) تعداد شخصیت ها، موانع و عناصر دیگر داستان را می توانی بیشتر و تازه تر بکنی.


به غیر از آن چهار عنصر اصلی که در بالا بارها تغییر دادم عناصری مثل اینها را هم می شود تغییر داد و تازه تر و ضدکلیشه ای تر کرد:

زمان داستان: می تواند در آینده، در گذشته ی دور، یا یک دوره تاریخی تخیلی و خاص باشد.

مکان داستان: می تواند تغییر بکند. اگر تا قبل از این همه در خیابان یا کافه یا کلاس درس عاشق هم شده اند، اینبار در جای دیگری همدیگر را ببینند. فرض کن یک ایستگاه فضایی با دو فضانورد زن در فضا هست و یک فضانورد مرد به آنها می پیوندد و ... یا مثلا در زمان دزدی هم دیگر را می بینند. یا در حال کوهنوردی و ...

موقعیت ها: در جنگ / در سیل / در زلزله / در سرقت از بانک / در دیدار ازموزه ی اشیا باستانی / در بیمارستان و زمان عمل جراحی :))

علیت داستان (پلات): یعنی علت وقوع ماجراها / مثلا اگر تا قبل از این آدم ها به خاطر زیبایی عاشق هم می شدند، اینبار به خاطر: شجاعت / خباثت / یا شش انگشتی بودن عاشق هم شوند ...

لحن و فضای (اتمسفر) رمان هم می تواند تغییر کند. طنز، جدی، غم انگیز، شوخ و شنگ، انتقادی، سیاه، عارفانه و ...


---

جمع بندی:

همه ی اینهایی که عرض کردم یعنی: باید رمان و رمان نویسی را بشناسید و به همه جنبه های آن آگاه باشید تا بتوانید چیز تازه ای بنویسید.

نظرات 4 + ارسال نظر
نورا 1402/01/26 ساعت 02:50 ب.ظ

واقعا عالی
من یه سوال داشتم
مثلا یک اتفاقی میخواد رخ بده
اما منه نویسنده نمیتونم درست بیانش کنم
مثلا یک گرگ درنده میخواد به یک بچه حمله کنه و من واقعا نمیتونم این رو بنویسم...احساس میکنم که احساسات به کار برده شده اشتباهه لطفا راهنماییم کنید

سلام
بیان احساسات و افکار بستگی به نوع زاویه دید داره. اینکه چه کسی شاهد ماجراها هست و چه کسی دارد داستان را تعریف می کند.
راوی اول شخص (من) خودش شاهد هست و خودش روایت می کند.
راوی سوم شخص (دانای کل) می تواند احساسات شخصیت های درگیر در ماجرا را بدون واسطه تعریف کند.
راوی سوم شخص محدود، اتفاقات را از نگاه یکی از شخصیت ها روایت می کند.
انتخاب هر کدوم از راوی ها و زاویه دیدها می تواند باعث نزدیک شدن به وقایع و احساسات شخصیت ها یا دور بودن از اونها بشه.
و دیگه اینکه بین حس ها و احساسات تفاوت وجود داره. ما از پنج حس اصلی برای تجربه کردن جهان پیرامون استفاده می کنیم و در نهایت این تجربه ها در درون ما احساساتی رو پدید می آورد.
بنابراین از طرفی باید با توصیف دیدنی ها و شنیدنی ها و بوییدنی ها و لمس کردنی ها و چشیدنی ها وقایع رو بیان بکنیم و بعد بگیم که چه تغییرات درونی در شخصیت به وجود میاد: ترس، کپ کردن، دویدن، عرق کردن، تپش قلب، گرفتگی عضلات، لرز یا ...
اگه این دو مسیر رو با زاویه دید درست جلو برید روایت تاثیرگذاری خواهید داشت.

مریم حسن ابادی 1402/01/23 ساعت 02:49 ق.ظ

من ۳۸سالمه ،من از کودکی علاقه زیادی به نوشتن داشتم،در سن ۱۲_۱۳سالگی چند تا رمان برای خودم نوشتم حتی علاقه زیادی به فیلم نامه نوشتن که چندتا فیلم کوتاه اون زمان نوشتم ولی متاسفانه پیگیر نشدم که ایرادهای کارمو بگیرم به تازگی شروع کردن رمان جدید بنویسم و هدفم اینه که چاپ کنم و از روش فیلم بسازند میشه منو راهنمایی کنید باید به کجا مراجعه کنم که اطمینان باشه

سلام
برای چاپ کتاب که باید برید سراغ ناشرین. انتخاب ناشر هم بستگی به نوع رمان شما و کیفیتش داره. اینکه رمان ادبی و هنری باشه یا رمان عامه پسند و ...
برای فروختن ایده ی فیلم یا فیلمنامه هم باید برید سراغ تهیه کننده ها و دفتر فیلم سازی.
از طریق اینترنت می تونید آدرس و شماره تماس و سایت های ناشر یا فیلم سازها رو پیدا کنید.
*
به نظر من در حال حاضر ذهن تون رو درگیر مسائل چاپ و نشر و فیلم نکنید. اول بنویسید و کتاب رو تموم کنید بعد سر فرصت می تونید برید سراغ کارهای نشر اون.

زهرا 1400/12/13 ساعت 10:56 ب.ظ

خیلی زیبا

ممنون

فاطمه 1399/10/06 ساعت 03:13 ق.ظ

ممنون چیزی که گفتید خیلی به درد میخوره ولی ایا نوشتن داستان عاشقانه رده سنی داره؟

نه
نمیشه براش رده سنی تعیین کرد
توی هر سن و سالی میشه هر مدل داستانی نوشت
به شرطی که نویسنده شناخت و تجربه ی لازم رو از چیزی که میخواد درباره اش بنویسه داشته باشه ...
نویسنده برای نوشتن از هر چیزی (چه داستان عاشقانه و چه سایر ژانرها) باید حتما یک مقدار تجربه داشته باشه. یعنی یک شناختی از عشق و رابطه عاشقانه داشته باشه. نمی شه فقط با تخیل نوشت. هر چقدر سن و سال نویسنده بیشتر باشه طبیعتا این شناخت و تجربه بیشتر است بنابراین داستانی که می نویسه باورپذیرتر و تاثیرگذارتر هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد