آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

آموزش رمان نویسی | خانه رمان

مقالات, اخبار و آموزش رمان نویسی

سوال های بیشمار شما

در چند هفته ی گذشته سوالات بسیاری در خانه رمان مطرح شده بود که به همگی در حد بضاعتم پاسخ دادم.

چند نکته ی کلی وجود دارد که وجه مشترک بسیاری از سوالات هست.


1) عجله

بیشتر دوستان میخواهند خیلی زود بنویسند و چاپ کنند و مشهور شوند. مخصوصا دوستان نوجوان 14-15 ساله. بسیاری از دوستان فکر می کنند که با خواندن یکی-دو کتاب (که آنهم رمان های اینترنتی ضعیف هست) به همه رموز و فوت و فن نوشتن وارد شده اند. درس اول و آخر نویسندگی (و شاید اساسا زندگی)، صبر هست. صبوری، پشتکار و مداومت در کار نوشتن و خواندن. ذهن تان را درگیر چاپ کردن و ... نکنید. بنویسید که لذت ببرید. شما هنوز تجربه ای از زندگی ندارید. تجربه ی نویسندگی پیشکش. اگر بخواهید یکراست سراغ ناشر و چاپ بروید، با شنیدن نظرات سرخورده می شوید و ای بسا ناامید شوید و قید نویسندگی را بزنید.


2) سایت برای انتشار رمان

تقریبا یک سوم سوالات مطرح شده در این باره هست که: رمانم رو کجا منتشر کنم؟ یا شما یه سایت بگید من رمانم رو منتشر کنم؟ یا رمانم رو چه طوری بگذارم توی سایتتون.

ما فعلا کار انتشار رمان انجام نمی دهیم. بهترین کار این هست که توی گوگل سئرچ بکنید. کلی سایت انجمن رمان نویسی و تایپ رمان و دانلود رمان الکترونیکی هست که می توانید از آنها کمک بگیرید.


3) سوالات کلی

بخشی از سوالات هم آن دسته از سوالات هست که خیلی کلی مطرح می شود. مثلا سوال هایی از این دست: من نمی تونم رمانم رو شروع کنم/ من نمی دونم میانه رمانم رو چیکار کنم/ ...

جواب بسیاری از سوال هایی از این دست اینه: شما هنوز به اندازه کافی در زمینه رمان نویسی مطالعه نکرده ای و هیچ تصوری از رمان نویسی نداری. قبل از شروع به نگارش رمان، باید حداقل 50 تا رمان درست حسابی چاپی از نویسندگان بزرگ بخوانی تا با دنیای رمان نویسی آشنا شوی. هر چیزی که در اینترنت از رمان های اینترنتی فارسی خوانده ای بریز دور و ذهنت را خالی کن. برو از داستایوسکی، تولستوی،  فلوبر، استاندال، دیکنز، چخوف، ملویل و ... بخوان.

نظرات 5 + ارسال نظر
محمد 1399/10/09 ساعت 10:02 ب.ظ https://novelhome.blogsky.com

سلام وقت بخیر
ممنون از اموزش ها درباره رمان اول شخص خواستم بدونم اگ رمان از نگاه چند شخصیت روایت بشه باید همه شخصیت ها از اول رمان حضور داشته باشن تا اخرش؟ یعنی امکان داره یک شخصیت یا دو تا از وسطای رمان بیان یا اون شکلی که به شخصیت اصلی پرداخت میشه و مدام حضور داره یه شخصیت دیگه اینطور نباشه و حضورش کمتر باشه، بنظرتون از لحاض ساختار یا مفهوم یا بطور کلی اگر اینطور باشه ضربه میزنه به رمان؟
ممنون میشم راهنماییم کنین

سلام
هیچ بایدی در رمان نویسی وجود نداره. مسئله این هست که شما به هر شکل یا شیوه ای که بخواهید بنویسید، باید منطق اون شکل و شیوه رو بسازید. یعنی خواننده بتواند بنا به اون منطق شما، شیوه ی شما رو بپذیره. اگر شما منطق شیوه روایت تون رو به خواننده انتقال ندید، توی ذهن خواننده سوال های بی جواب شکل می گیره. وقتی سوال بی جواب به وجود بیاد اون اثر دیگه برای مخاطب پذیرفتنی نخواهد بود، یا حداقل مخاطب آنچنان که باید لذت نمی بره.

نکاتی که درباره میزان حضور شخصیت ها گفتید، یا میزان پرداخت به هر شخصیت سوال کردید، طبق همان قضیه بالا هست. بستگی داره به اینکه نویسنده چه طوری این ایده رو اجرا بکنه و چگونه منطق کارش رو به خواننده منتقل بده. یعنی خواننده وقتی خوند متوجه بشه که اگه این شخصیت فلان مدت حضور داشت یا فلان مقدار معرفی شد، بنابه این دلیل و منطق بوده.

طبیعتا هر شیوه ای که درست اجرا نشه در نهایت ما ساختار منسجم و تاثیرگذار و به یادماندنی نخواهیم داشت.

Shayli 1399/09/14 ساعت 06:57 ب.ظ

سلام
ممنون از مطالب مفیدتون
من یه مشکلی دارم اونم اینه که حس میکنم با خوندن کتاب های خارجی نمیتونم خیلی ارتباطی باهاشون برقرار کنم و فکر میکنم بیشتر بدلیل نداشتن تصور درست از فرهنگ و سبک زندگیشونه ک اونجور ک باید درکشون نمیکنم و نمیتونم از سبک نویسندگیشون یاد بگیرم
اما مسئله اینه که باید برای پیشرفت در نوشتن اثار برتر نویسنده های مشهور و قوی رو خوند
میشه راهنماییم کنید که باید چیکار کنم ک بتونم درک درستی از اثارشون داشته باشم و درجهت بهتر شدن نویسندگی ازشون بهره ببرم؟

سلام
ممنون از لطفتون
من نمی دونم شما کدوم کتاب ها رو خوندید که نتوانستید باهاشون ارتباط برقرار بکنید.
آیا آثار خوب و قوی بودند، یا کارهای ضعیف؟!

طبیعتا یک اثر خوب اثری هست که خواننده رو درگیر خودش بکنه. یعنی نویسنده جهان داستانی خودش رو به خوبی به خواننده معرفی کنه، طوری که خواننده توی جهان داستانی اون زندگی بکنه و اون جهان داستانی رو بشناسه، حتی اگه داستان در یک جهان فانتزی و تماما خیالی اتفاق بیافته.

بنابراین اگر شما نتوانستید ارتباط برقراربکنید، حدس اول این هست که اثر از این نظر ضعیف عمل کرده.

از طرفی هم خواننده باید با دقت مطالعه بکنه. سَرسَری نخونه. با تامل و تیزبینی بخونه. حتی بهترین اثر هم اگه تندتند و سرسری خونده بشه برای خواننده اش حاصلی نخواهد داشت.

شما می تونید قبل از شروع به مطالعه یکسری سوال طرح بکنید. به سوالات فکر بکنید و بعد در زمان مطالعه به دنبال جواب سوال هاتون باشید و ببینید آیا به مسائلی که دنبالش بودید پرداخته شده یا نه.

سوالاتی مثل این:
1_ جامعه چگونه تصویر میشه:
فقیر یا همه از نظر امکانات رفاهی در سطحی مطلوب؟
مردم آزادی دارند یا تحت زورگویی حاکمان هستند؟
عقاید و باورهای مذهبی چقدر در زندگی و رفتار و افکار مردم تاثیرگذاره؟
آدم ها از هم جدا افتاده هستند یا پیوندهای دوستی و خویشاوندی قوی هست؟
2_ درباره خانواده:
پدرسالاری؟ مادرسالاری؟ فرزندسالاری؟
جایگاه و اهمیت هر یک از نقش ها؟
اهمیت روابط خونی چقدر هست؟
خانواده ها پر جمعیت هستند یا کم جمعیت؟

و ...

شما قبل از خوندن می تونی برای خودت مشخص بکنی که به دنبال چه چیزی هستی. این آگاهی قبل از مطالعه می تونه باعث بشه که شما با چشمانی بازتر متن رو دنبال بکنی.

اما نکته ی پایانی.
برای یادگرفتن از فوت و فن به کار رفته در یک اثر، لزوما نباید ما یک کتاب رو دوست داشته باشیم یا شدیدا روی ما تاثیربگذاره و یا ما با فرهنگ جامعه نویسنده آشنا باشیم.
مثل همون سوال هایی که درباره مسئله فرهنگ گفتم برای خودت طرح بکن، درباره ی فوت و فن نوشتن داستان هم می تونی یکسری سوال طرح بکنی و توی اثر به دنبال اون سوال ها باشی و چیزهای زیادی یاد بگیری.
مثلا: شخصیت رو چه طوری معرفی کرد؟ توصیفاتش چه طوریه؟ چقدر زمان رو مشخص می کنه؟ چقدر مکان اتفاقات رو توصیف می کنه؟ چقدر به ذهنیات شخصیت ها می پردازه؟ چقدر از دیالوگ استفاده می کنه؟ شخصیت در طول رمان چه تغییراتی می کنه؟ بیشتر به شخصیت پرداخته میشه یا به ماجراها و حوادث؟ از یک صحنه به صحنه بعد چه طوری ورود می کنه؟ کجاها سرعت روایت زیاده کجاها کمه؟ و ده ها سوال دیگه.
اگه این سوالات رو در ذهن داشته باشی و با لحاظ کردن اونها یک داستان یا رمان رو بخونی قطعا چیزهای زیادی یاد می گیری.
موفق باشی.

وحید 1399/08/17 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام . من می‌خوام یه رمان در مورد یه پسر جوانی بنویسم که همراه دوستانش یه مشکلی رو حل میکنند و چند بخش داشته باشه که مثلاً یه بخشش دوسال بعد باشه .اما تو انتخاب مکان و یا کشوری که این داستان توش اتفاق نیفته مشکل دارم . خواهشاً کمکم کنید.

سلام
خب این کشور میتونه همین ایران خودمون باشه
طبیعتا باید از جایی بنویسید که شناخت کافی درباره اون دارید
البته انتخاب مکان داستان ارتباط زیادی به ژانر و نوع داستان هم داره
اینکه داستان واقعگرا هست یا فانتزی و یا ...

موسی 1399/03/15 ساعت 01:40 ب.ظ

این حداقل کاری بود که در پاسخ به زمانی که به همه ما اختصاص دادید انجام دادم. از همه دوستان میخوام حتی اگه یک ماه بعد این نوشته ها رو میبینند با گفتن ولو یک کلمه سپاس خشک و خالی از کسی که کار درستی رو در جامعه انجام میده تشکر کنند تا ما شاهد انرژی و انگیزه بیشتر مدیر محترم وبلاگ باشیم اگر چه ایشون برای تشکر ما اینکارو نمیکنند ولی «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد».
من در شهری مرزی و محروم و دورافتاده پزشکم که در صورت انتقال به شهری بزرگتر حتما کارگاه های رمان نویسی و جلسات ادبی هم شرکت میکنم ولی نمیدونم در آینده بعد از کلی مطالعه، رمانم رو درخور خوانش مردم ببینم و حتی اصلا انتشاراتی حاضر به چاپ بشه یا نه؟؟ ولی حتی اون روز هم پشیمان نخواهم شد چون به هر حال کلی کتاب خوب خوندم و حداقلش اینه که بعد از خوندن ژانرها و نویسندگان مختلف نویسنده و ژانر مورد علاقمو میشناسم و میتونم با مطالعه در همون زمینه لذت ببرم و حداقل درآینده فرزندمو کتاب خون بار بیارم.
در نهایت جمله ای از کتاب حرکت در مه از محمد حسن شهسواری:
اگر استعداد نداشته باشید، خودتان را بکشید هم نمی‌توانید نویسنده شوید؛ ولی اگر استعداد داشته باشید،فقط باید خودتان را بکشید تا نویسنده شوید.

سلام
بله، همانطور که نوشتید، حداقل ثمره ی مطالعه و قلم زدن این هست که باعث رشد فردی ما میشه و شخصیت بهتری از ما میسازه و بسیار هم لذت می بریم و آرامش پیدا می کنیم. اگر هم به چاپ کتاب برسد و اقبالی به آثارمون بشه که دیگه نور علی نور میشه.

این یادداشت من بیشتر از اینکه بخواهم از خوانندگان و مخاطبان گله بکنم، انتقاد به خودم بود، چون فکر می کنم هدف و برنامه ی وبلاگ رو در مسیر درستی هدایت نکردم.

باز هم ممنون
موفق باشید

موسی 1399/03/14 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام. من از طرف خودم و دوستان از شما تشکر میکنم و حتم دارم راهنماییهای شما به کار خیلی از دوستان اومده.بنده تمام مطالبی که میگذارید رو مطالعه میکنم. یه عذر خواهی بابت اینکه اگر در پاسخ به سوالی یادمون رفته پیگیری و تشکر کنیم شاید علت این بوده که گاها تا یکی دو ماه بعد به سوال پاسخ داده شده و این وقفه کمی پیگیری رو با مشکل روبرو کرده.
راهنماییهای شما حداقل به من که خیلی کمک کرد. علیرغم اینکه بنده از قبل علاقه و اندک استعدادی در ادبیات داشتم ولی بدلیل مشغله و درگیری در حرفه کاری حتی دیگه چند سال بود کتاب هم نمیخوندم تا اینکه یه روز نزدیک مطبم صحنه ای دیدم که ایده یه داستان به ذهنم اومد دوماه طول کشید تا داستان رو کاملش کردم. ولی این باعث نمیشد که من از نویسندگی چیزی بدونم و فقط در مرحله ذوق زدگی بودم. من رمان نوشتن رو با یه قصه گویی ساده اشتباه گرفته بودم یکسال پیش دقیقا هین موقع بود که با وبلاگ شما آشنا شدم و از شما نظر و راهنمایی خواستم. شما ازم خواستین عجله نکنم و به حد کافی در این کار دقیق شم و کتاب از نویسندگان بزرگ اعم از آثار کلاسیک و مدرن بخونم. توی این یکساله علیرغم درگیری کاری 45 کتاب از نویسندگانی چون هدایت‌، گوته، کامو، کین، میچ البوم، جک لندن، همینگوی، هوگو، جوجو مویز، اورول،فلوبر،شکسپیر،امیلی برونته،فاکنر، ساراماگو، تولستوی، دوسنت اگزوپری، بهمن بیگی، نادر ابراهیمی، مصطفی مستور، اروین د. یالوم، گلشیری، معروفی، زویا پیرزاد، بزرگ علوی، اوریانا فالاچی، دهخدا، صادق چوبک، سارتر، رضا قاسمی خوندم چند کتاب در حوزه روانشناسی، روانپزشکی که به شکل دهی شخصیت رمانم کمک میکرد خوندم. چند کتاب در زمینه داستان نویسی مطالعه کردم که کتاب حرکت در مه که شما معرفی کردید خیلی خوب بود. کتاب داستان نویسی دامیز و نویسندگانی چون هاینریش بل و مارکز و محموددولت آبادی رو هم در دست مطالعه دارم. اینا رو گفتم که بگم این مطالعات رو که انجام دادم دیدم هنوز خیلی مونده که بتونم یه داستان بنویسم که مردم حاضر بشن وقت و هزینه براش بزارن. الان حس میکنم حداقل چند سال دیگه کار دارم تا بتونم تازه ب از بسم الله رو بگم. اینو مدیون شما هستم که سال قبل با راهنمایی به موقع باعث شدید از شکست و سر خوردگی در امان بمونم. ببخشید طولانی شد ولی لازم بود تشکر کنم ازتون و بگم که کار شما بی فایده نبوده و نیست. سپاس گزارم.

سلام
ممنونم از پیام دلگرم کننده ی تان.
خوشحالم که خانه ی رمان برای شما مفید بوده، مایه مسرت هست.
بله حق با شماست. در برخی دوره ها بنا به دلایلی جواب سوالات و پیام ها با تاخیر همراه بود، شاید به خاطر مشغله ها و یا بی انگیزگی.
چقدر خوب هست که وارد مطالعه ی مداوم شده اید و سراغ آثار خوب از نویسندگان بزرگ رفته اید. به نظرم برای شروع، موفقیت بزرگی هست و این را بیش از هر چیز و هر کسی مدیون تلاش و پشتکار خودتان هستید. هر کتابی که خوانده اید اندوخته ی بزرگی برای تان هست که بسیار به شما کمک خواهد کرد.
امیدوارم همین مسیر را با صبر و حوصله ادامه دهید.
باز هم ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و این پیام خوشحال کننده و انگیزه بخش را برای من نوشتید. انشالله در آینده ای نه چندان دور شاهد چاپ و انتشار آثار شما باشیم.
همچنان همراه خانه رمان باشید
حضورتان باعث افتخار هست
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد